۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

I’m the Master Of Rubic!

وقتی می گم :

I’m the Master Of Rubic!

شوخی که ندارم باهاتون، جدی می گم!

مهمونی خداحافظی شیرین که رفته بودیم یهو یکی از بچه ها نمی دونم از کجاش یه دونه روبیک یافت!خلاصه هیچی من هم ذوق کردم گفتم بده ببینمش!بعد اون گفت آخه من بلدم درست کنم یه وجه ش رو!

منم گفتم بچه ای بابا!

آقا ما در عرض 3ثانیه ردیفش کردیم!(جاتون خالی اونقدر سفت و سخت بود که نمی چرخید اصلا، مچ دستام له شد.)

بعد اینا خوششون اومد 14 بار دیگه بهمش ریختن و دادن ما که دوباره درستش کنیم. تازه 2 تاشون هم نشستن بغلم که بهشون یاد بدم

منم با متانت و صبوری یادشون دادم بعضی از مراحلش رو!خیلی با متانت برعکس اون امیر آقا که هی داد میزد و غر( دیدی گفتم راجع به اخلاق بدت می نویسم:دی)

خلاصه هیچی دیگه کلی بچه ی 69-70ای رو سرگرم کردم!سری آخر که درست شد گفتم اگه یه بار دیگه بهم بزنیدش رو من حساب نکنید. خدا رو شکر ساعت 11.30 شده بود والدین اومده بودن دنبالشون و رفتن!من و مچ دردم رو تنها گذاشتن!

۴ نظر:

امیر گفت...

انتقامت رو گرفتی!!؟
عیب نداره. هر کی یک روش تدریس داره. من اینجوریم. بد اخلاقم!! :دی

پروانه کوچولو گفت...

بله گرفتم!روشت عالللللییییه که من یادگرفتم خیکی!

سام گفت...

امان از این 69-70 ها...

MerCedeH گفت...

eyjanaaam :*
ama alan shagerd miad pishe ostad ba ostad kal mindaze :-"
chi mige :D:D:D