دفترچه خاطرات من
رفتم سر کوچه آشغالا رو بزار، یه پسره جلو پام زده رو ترمز
می گه : یعنی تو اون خونه یه مرد نیس که آشغالا رو بیاره بیرون!
تو جدی نگیرو البته وقتی می خوای بری آشغال بزاری زیادی خوش تیپ نکن تا من بدبخت بده نشم ...:-P
شما سرورید قربان!بده چیه؟ نبودید منزل وگرنه که حتما تو می رفتی پیش آشغالانسیه!( صورتک دماغ دراز);))
ارسال یک نظر
۲ نظر:
تو جدی نگیر
و البته وقتی می خوای بری آشغال بزاری زیادی خوش تیپ نکن تا من بدبخت بده نشم ...
:-P
شما سرورید قربان!بده چیه؟ نبودید منزل وگرنه که حتما تو می رفتی پیش آشغالانسیه!( صورتک دماغ دراز);))
ارسال یک نظر